از سر تنهایـــــــی دو شنبه 2 آبان 1390برچسب:, :: 12:26 :: نويسنده : حــســـیــــن
اون روزا خیلی خوب بود
وقتی بچه بودم
توی دبستان
یاد اون کتابهای قشنگ بخیر
اون داستانهایی که هیچ وقت فراموش نمیکنم
یه چیزی پیدا کردم گفتم براتون بنویسم
اولین بار که اینو خوندم خندیدم
ولی باز دوباره از اول خوندم
بغض گلومو گرفت
داشت اشکم در میومد
وقتی به یاد اون روزا میفتم افسوس میخورم
که چرا اینقدر زود گذشت
نمیدونم چی بگم
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||||
|